یکشنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۸۸

یکشنبه 4 بهمن 1388

ظهر داشتم میرفتم دانشکده برای کلاس فولاد (!جلسات قبل امتحان!) که طبق معمول وقتهایی که تنها تو ماشینم، برای شنیدن اخبار ترافیک رادیو پیام روشن بود...گوینده اخبار ساعت 2 اعلام کرد که :"تعداد مجروحان حادثه سقوط هواپیما در مشهد به 42 نفر رسید، این حادثه خوشبختانه تلفاتی نداشت"...مکث گوینده...
فکر کنم خانم گوینده هم مثل من داشت فکر میکرد پس تلفات یعنی چی!!!؟؟؟...(نمیدونم چرا فکر میکردم هرگونه خسارت رو میگن تلفات، شاید بخاطر اینکه همیشه شنیده بودم تلفات جانی...شاید غلط مصطلح باشه ولی اینجا که چیزی نگفته...)

بلافاصله بعد اخبار هم گوینده شرکت کنترل ترافیک تهران گفت: "به اطلاع رانندگان محترم که در بزرگراه شهید اسبدوانی!!!..." دوباره مکث گوینده...بابا آخه مگه مجبورید همه بزرگراهها رو تغییر اسم بدید که خودتون هم گیج بشید!!!...اصلا با گذاشتن اسم شهدا و بزرگان مخالف نیستما ولی میگم خب یه بزرگراه جدید بسازید و اسم گذاری کنید که یه حرکت مثبتی هم شده باشه...


پ.ن.:

شنیدین هیفا وهبی محجبه شده!!!؟؟؟...هیف (بخوانید حیف) شد!!!P:D:...

راستی اولین نمرم اومد؛ اقتصادم رو 17 شدم با همون ماشین حساب کذایی!!!... آ. میگفت باید به ز. و ه. ناهار بدی که تو یک ساعت و نیم برات کل درس رو خوندن و توضیح دادن ولی خودم فکر کنم باید به آقای ماشین حساب شیرینی بدم!!!:دی...

فکر کنم مشکل کامنت ها هم حل شد!!!:-؟...

۴ نظر:

  1. bale khob vaghty man comment bezaram hale dige
    nomrat mobarakeeeeeeeeeeeeeee
    na tanha baiad be z,v,h nahar bedy baiad be e,n,e,p,s,r,a,m ham nahar bedi gofte basham

    پاسخحذف
  2. البته خدمت دوستان عرض کنم که خانم ز. و خانم ه. دو نفر هستن که اونروز به من لطف کردن و فردی به نام "و" که الناز جان میگن نبود!!!:دی... دیگه خداییش اینقدر هم خنگ نیستم که 3 نفر بخوان بهم اقتصاد درس بدن که!!!؛)...

    پاسخحذف
  3. چقدر جالبه که میشه اینجا نوشت!! من ذوق زده م الان!!!:دی
    اگه بخوایم راجع به اینکه به کی باید ناهار بدی صحبت کنیم من متهم ردیف اول تا4م رو میگم:
    1.ر
    2.ن
    3.ز کوچک
    4.ز بزرگ
    ه هم هیچ نقشی نداشت الکی قاطیش نکن سهم ما کم میشه
    تازه باید قبل همه اینا به س ناهار بدی که بنده خدا اینهمه کل جزوه رو ریخته بود تو ماشین حساب
    پی نوشت:آدم هایی که بالا نام برده شده و رابطه شون رو اگه نفهمیدی بپرس بعدا می گم بت

    پاسخحذف
  4. ز بزرگ!!!:))...
    تو مثل اینکه به هوش من شک داریا!!!؟؟؟...مگه میشه نفهمم کیا شام میخوان!!!:دی؛)...
    البته خودم هم تو فکر دادن شیرینی به ز کوچک(!) بودم!!!دی...

    پاسخحذف