یکشنبه، دی ۲۷، ۱۳۸۸

یکشنبه 27 دی 1388

امروز امتحان راهسازی دادم هلو!!!...فقط این همام *** وسط امتحان پرسید که A چیه، منم اومدم بگم تو صفحه فلان نگاه کن که استاد اومد برگه جفتمون رو علامت زد!!!O:...حالا خدا رو شکر نه جوابامون شبیه همه نه راه حل هامون، به استاد هم که گفتیم، گفت چک میکنم اگه اینجوری باشه مشکلی نیست!!!:دی...

ظهر از دانشگاه زنگ زدن که فردا سه نفر رو بردار بیار برای سمپوزیم محیط زیست (که سه شنبه، چهارشنبه و پنجشنبه برگزار میشه) کمک!!!...آخه ساعت 4 بعد از ظهر، من که تو خونه ام از کجا 3 نفر رو پیدا کنم که تو امتحانا بیکار باشن، بعد از دوشنبه تا پنجشنبه هم بیان دانشگاه!!!:-؟...خودم هم که چهارشنبه 2 تا امتحان دارم!!!...جالب اینجاست که مسئول محترم (که البته به حساب دوست بودن تماس گرفته بود) بعد اینکه من رو از خواب بیدار کرد و سفارش 3 عدد دانشجوی نمونه داد، منتظر جواب من نشد گفت صبح ساعت 8.5، خداحافظ!!!...

امشب یک کم بتن (سازه های بتن آرمه) خوندم که شاید 3 شنبه برم سمپوزیم!!!...


پ.ن.:
خبر حکم اعدام علی شیمیایی برای چهارمین بار رو که شنیدم اومدم اینجا بنویسم که چرا این حکم رو اجرا نکردن ولی ممکن بود از نوشته ام برداشت های دیگه ای بشه، منصرف شدم، شاید بعداً بذارم اینجا!!!...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر