چهارشنبه، بهمن ۲۸، ۱۳۸۸

چهارشنبه 28 بهمن 1388

جاتون خالی رفتم کنکور ارشد دادم!!!:دی...سوالها به نظر آسون میومد!!!...من که نخونده بودم ولی نگاه میکردم، بنظرم اومد،بچه هایی که خوندن باید راحت بزنن...(با آ. هم صحبت کردم، تایید کرد که آسون بوده!!!...همین که اینقدر هم فهمیدم خیلیه!!!:دی...)
امتحانی که نداده بودیم هم بالاخره امروز تکلیفش مشخص و قرار بر برگزاریش در هفته ی آینده شد!!!...
به قول یکی از دوستان "بَک تو دِ لایف"!!!...
فردا رو دوست میدارم، چون یه روز خوبه!!!؛)...


پ.ن.:
اولش با اون لحن ناراحت حالم رو گرفتی ولی من که دلم روشنه...چند روزه حافظ داره جوابم رو میده (نمونش هم غم مخور بود که دوبار پیاپی بهم گفت(1 بار اینترنتی، 1 بار هم دیشب با کتابش!!!...)
امروز هم بعد کنکور که رسیدم خونه فال گرفتم، گفت:
"گریه شام و سحر، شکر که ضایع نگشت// قطره ی باران ما گوهر یکدانه شد"!!!:)...

۲ نظر:

  1. منم دقیقا از همین که سوال ها به نظرم آشنا اومد کلی خوشحال شدم!!:)))))

    پاسخحذف
  2. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    پاسخحذف