پنجشنبه، بهمن ۲۲، ۱۳۸۸

پنجشنبه 22 بهمن 1388

صبح ساعت 6 از خونه راه افتادیم به مقصد یزد... با توقف هایی که داشتیم ساعت 2 بعدازظهر بود که رسیدیم به یزد...شهر قشنگیه، تا حالا نیومده بودم...از اینکه بافت قدیمی شهر رو حفظ کردن خیلی خوشم اومد...
بخاطر اینکه دیر تصمیم به سفر گرفته بودیم در خود یزد جایی برای اقامت پیدا نکرده بودیم و در تفت هتلی رزرو کرده بودیم ولی همسفرهامون که صبح از مشهد،هوایی به یزد اومده بودن و در اینجا ساکن بودن، دنبال محلی داخل شهر میگشتن که نزدیک هم باشیم ولی با وجود این همه هتل در این شهر، همه پر بودند که البته بخاطر عدم هماهنگی تور با هتل، خود همسفران ما هم مجبور شدند در دو اتاق از دو هتل ساکن بشن که بخاطر عوامل فوق، ما تقریبا همه هتل ها و در نتیجه شهر رو در بعد از ظهر دیدیم...
بعد از اینکه در هتل تفت جاگیر شدیم، برگشتیم و دوری هم شبانه در شهر زدیم...آرامش جالبی داره البته بجز در رانندگی!!!:دی...

پ.ن.:
اینقدر خسته برمیگردیم هتل که وقت نمیکنم کامل بنویسم...
6 روز مونده...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر